چون خطه ی طوس را پس پشت بهشت

در خطه ی بجنورد دل این بیت نوشت

پیداست که حالتش چه خواهد بودن

بیچاره که از جهنم آید به بهشت .

ملک الشعرای بهار( نماینده مردم بجنورد در دوره چهارم مجلس شورای ملی)

چند روز پیش هنگامی که داشتم در کانال های خبری استان، تصاویر مربوط به حضور پرشور شهروندان بجنوردی در میعادگاه تجلی اراده ملی، راهپیمایی روز 22 بهمن، را مشاهده می کردم، یک عکس ذهنم را درگیر کرد.

مردی میانسال پلاکاردی در دست گرفته بود که بر رویش نوشته شده بود:

 دغدغه شورای شهر و شهردار:

 استخر روباز بانوان  

 درد و فقر حاشیه شهر

اگر چه نمونه این پلاکارد دست ساز در تصاویر چند شهروند دیگر هم مشاهده می شد، اما من فرض را این می گیرم که خود این شهروند محترم پلاکارد را تهیه کرده و غرض ورزی بیرونی( احیانا تسویه حساب های ی و .)، در آن دخالت نداشته است. انشاالله.

بجنورد، مرکز استان خراسان شمالی، دردهای بسیاری دارد.

از یک سوم حاشیه نشین و معضل اعتیاد و طلاقش گرفته تا وضعیت نابسامان در حوزه های صنعت، بهداشت و درمان وآموزش.

کمبود فضای سبز، مراکز خرید و شهربازی درکنار فرودگاهی نیمه تعطیل که هنوز هم نام جعلی بین المللی را با خود به دوش می کشد.

خودروهای عموما تک سرنشینی که در خیابان ها و کوچه های تنگ و تاریک و خوش آسفالت مرکز این شهر جولان می دهند و خط واحد هایی که به اندازه چندین برابر حد معمول دودزا هستند.

حال اگر به موارد بالا، آلودگی و وارونگی هوای بجنورد، کارخانه بازیافتی که هیچ وقت گشایش نیافت و مشکلات پسماند شهری، جانمایی نامناسب پتروشیمی خراسان و کارخانه سنگ شکن در کنار مشکلات ناشی از سیل گیر بودن مناطق شمال شهر و بناشدن آن بر روی گسل های زله را اضافه کنید، عملا بجنورد تبدیل به شهری می شود با واگنی از مشکلات. البته واگنی که هنوز ریل های قطارش به سمت این شهر راه نیافته اند و با وجود مسئولان دلسوز غیربومی اش، بنایی هم ندارند که برسند .

اما در کنار همه ی این مصائب کوچک و بزرگ، بدون شک چیزی که بجنورد یا همان پاریس کوچولوی دلبندمان را به شهری تبدیل کرده که هنوز هم روح زندگی در آن جاری است، مردمان با فرهنگ و هنر دوستش هستند.

همان طور که مقام معظم رهبری نیز در سفرشان به بجنورد به این ویژگی اشاره کردند:

مردم بجنورد را از دیرباز با شور و نشاط و سرزندگی و آماده به کاری شناختیم، همه جا هم این را نشان داده اند. (19مهرماه1391)

مردم شهر من هروقت جای حضورشان بوده، سنگ تمام گذاشته اند.

حضور یکپارچه و مسالمت آمیز قومیت های مختلف در این شهر که سالهاست با وحدت تمام و در کمال برادری با هم زندگی می کنند، منجر به اعطای لقب گنجینه فرهنگ ها به بجنورد شده است.

همین مردم بجنورد بودند که چند سال پیش بزرگ ترین همایش پیاده روی خانوادگی کشور را در بش قارداش رقم زدند.

و این شهروندان بجنوردی هستند که سالهاست در سالن گلشنی که از کمترین استاندارد های یک سالن سینمایی هم برخوردار نیست، بیشترین استقبال ممکن را از جشنواره فیلم فجر دارند و همواره پرچم استان را در برابر استان هایی چون گلستان و سمنان بالا می برند.

آیا مردم این شهر شایسته توجه بیشتری نیستند؟ بانوان شهر زیبای من چطور؟

بانوان بجنورد همان طور که حق دوچرخه سواری در قسمت بانوان پارک شهربازی بجنورد را دارند، حق ندارند که همچون مردان، از یک استخر روباز در پارک بش قارداش که در امنیت تمام ساخته شده است، استفاده کنند؟

همان طور که می دانید یکی از علل پوکی استخوان، بیماری رایج ن در ایران، از کمبود ویتامین  D ناشی می شود. کمبود ویتامین D  در بانوان می تواند از طریق آفتاب گیری آنان در استخر روباز به بهترین شکل ممکن رفع گردد.

آیا مردان فهیم شهر من بیکارند که کار و زندگی شان را رها کنند و تصویر هلی شات از  استخر بانوان بگیرند؟ آن هم در عصری که با یک جستجوی ساده همه چیز در اینترنت یافت می شود.

واقعا توهین به شعور مردم هم حدی دارد!

امیدوارم که هر چه سریع تر و با حل و فصل مشکلات میان اعضای محترم شورای شهر و .، با تکیه بر حفظ امنیت بانوان محترم، شاهد راه اندازی این استخر روباز باشیم و حتی از مزایای گردشگری آن هم در آینده بهره مند شویم. انشاالله.

و در پایان نیز از مسئولین شهر، شهردار و فرماندار محترم، استاندار غیربومی عزیز و نمایندگان خفته ی این دیار عاجزانه تقاضا دارم که:

 بجنورد زیبا را دریابید .



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها